تکرارهای ولایی قرآن

تکرارهای ولایی کلمات و عبارات قران کریم و پنهان نگاری ( Steganography ) :: آیا 365 انواع کلمات "یوم"، مهم و کنایه ایی به سال شمسی هست ولی وجود هزاران تکرار 12 و 14 تایی اشاره ایی به عترت آل طاها نیست !؟

تکرارهای ولایی قرآن

تکرارهای ولایی کلمات و عبارات قران کریم و پنهان نگاری ( Steganography ) :: آیا 365 انواع کلمات "یوم"، مهم و کنایه ایی به سال شمسی هست ولی وجود هزاران تکرار 12 و 14 تایی اشاره ایی به عترت آل طاها نیست !؟

مَلِک ـ ۱۴ مورد در ۱۴ آیه

مَلِک    ـ   ۱۴ مورد در ۱۴ آیه  

 «مَلِکًا الْمَلِکُ الْمَلِکِ مَّلِکٌ لِعَمَلِکُم مَلِکِ«

1- مَلِکِ النَّاسِ (114الناس ٢)   ::  پادشاه مردم،

2- قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُم مِّنَ الْقَالِینَ (26الشعراء ١٦٨)   ::  گفت: «به راستى من دشمن کردار شمایم.

3- فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ (23المؤمنون ١١٦)

پس والاست خدا، فرمانرواى برحق، خدایى جز او نیست. [اوست‌] پروردگار عرش گرانمایه.

4- قَالُوا نَفْقِدُ صُوَاعَ الْمَلِکِ وَلِمَن جَاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِیرٍ وَأَنَا بِهِ زَعِیمٌ (12یوسف ٧٢)

گفتند: «جام شاه را گم کرده‌ایم، و براى هر کس که آن را بیاورد یک بار شتر خواهد بود.» و [متصدى گفت:] «من ضامن آنم.»

5- وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ (12یوسف ٥٤)

و پادشاه گفت: «او را نزد من آورید، تا وى را خاص خود کنم.» پس چون با او سخن راند، گفت: «تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى.»

6- فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَىٰ إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا (20طه ١١٤) پس بلندمرتبه است خدا، فرمانرواى بر حق، و در [خواندن‌] قرآن، پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد، شتاب مکن، و بگو: «پروردگارا، بر دانشم بیفزاى.»

7- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ (62الجمعة ١)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، خدایى را که پادشاه پاک ارجمند فرزانه است، تسبیح مى‌گویند.

8- أَمَّا السَّفِینَةُ فَکَانَتْ لِمَسَاکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِیبَهَا وَکَانَ وَرَاءَهُم مَّلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَةٍ غَصْبًا (18الکهف ٧٩)

اما کشتى، از آنِ بینوایانى بود که در دریا کار مى‌کردند، خواستم آن را معیوب کنم، [چرا که‌] پیشاپیش آنان پادشاهى بود که هر کشتى [درستى‌] را به زور مى‌گرفت.

9- هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ (59الحشر ٢٣)

اوست خدایى که جز او معبودى نیست، همان فرمانرواى پاک سلامت‌[بخش، و] مؤمن [به حقیقت حقه خود که‌] نگهبان، عزیز، جبّار [و] متکبّر [است‌]. پاک است خدا از آنچه [با او] شریک مى‌گردانند.

10- وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَىٰ رَبِّکَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِی قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ إِنَّ رَبِّی بِکَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ (12یوسف ٥٠)

و پادشاه گفت: «او را نزد من آورید.» پس هنگامى که آن فرستاده نزد وى آمد، [یوسف‌] گفت: «نزد آقاى خویش برگرد و از او بپرس که حال آن زنانى که دستهاى خود را بریدند چگونه است؟ زیرا پروردگار من به نیرنگ آنان آگاه است.»

11- وَقَالَ الْمَلِکُ إِنِّی أَرَىٰ سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ یَابِسَاتٍ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی رُؤْیَایَ إِن کُنتُمْ لِلرُّؤْیَا تَعْبُرُونَ (12یوسف ٤٣)

و پادشاه [مصر] گفت: «من [در خواب‌] دیدم هفت گاو فربه است که هفت [گاو] لاغر آنها را مى‌خورند، و هفت خوشه سبز و [هفت خوشه‌] خشگیده دیگر. اى سران قوم، اگر خواب تعبیر مى‌کنید، در باره خواب من، به من نظر دهید.»

12- فَبَدَأَ بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِیهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِن وِعَاءِ أَخِیهِ کَذَٰلِکَ کِدْنَا لِیُوسُفَ مَا کَانَ لِیَأْخُذَ أَخَاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاءُ وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ (12یوسف ٧٦)

پس [یوسف‌] به [بازرسى‌] بارهاى آنان، پیش از بار برادرش، پرداخت. آنگاه آن را از بار برادرش [بنیامین‌] در آورد. این گونه به یوسف شیوه آموختیم. [چرا که‌] او در آیین پادشاه نمى‌توانست برادرش را بازداشت کند، مگر اینکه خدا بخواهد [و چنین راهى بدو بنماید]. درجات کسانى را که بخواهیم بالا مى‌بریم و فوق هر صاحب دانشى دانشورى است.

13- وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا قَالُوا أَنَّىٰ یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (2البقرة ٢٤٧)

و پیامبرشان به آنان گفت: «در حقیقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهى گماشته است.» گفتند: «چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آنکه ما به پادشاهى از وى سزاوارتریم و به او از حیث مال، گشایشى داده نشده است؟» پیامبرشان گفت: «در حقیقت، خدا او را بر شما برترى داده، و او را در دانش و [نیروى‌] بدنى بر شما برترى بخشیده است، و خداوند پادشاهى خود را به هر کس که بخواهد مى‌دهد، و خدا گشایشگر داناست.»

14- أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِن کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ (2البقرة ٢٤٦)

آیا از [حال‌] سران بنى اسرائیل پس از موسى خبر نیافتى آنگاه که به پیامبرى از خود گفتند: «پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پیکار کنیم»، [آن پیامبر] گفت: «اگر جنگیدن بر شما مقرر گردد، چه بسا پیکار نکنید.» گفتند: «چرا در راه خدا نجنگیم با آنکه ما از دیارمان و از [نزد] فرزندانمان بیرون رانده شده‌ایم.» پس هنگامى که جنگ بر آنان مقرر شد، جز شمارى اندک از آنان، [همگى‌] پشت کردند، و خداوند به [حال‌] ستمکاران داناست.

                                                 

This document is printed with Zekr 1.1.0 (http://zekr.org).

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد